امروز:12 تیر 1403

بتی در شام باقی بود زینب رفت سروقتش

غزلی پیشکش نواده ی دلیر ابراهیم: زینب کبرى(س)

عیان می کرد راز دل، امان می داد اگر وقتش
میان قتلگه، کوتاه بود و مختصر وقتش

بجای درد دل، کاری مهمتر داشت بر عهده
بیان عشق و شرح غم، بماند بعد در وقتش

قرار این بود تا فتح برادر را کند کامل
غنیمت بود در آن معرکه، از هر نظر وقتش

در آن دربار و آن بازار، با اینکه معطل شد
در آن “ساعات” طولانی، نشد هرگز هدر وقتش

اسارت رفت فرزند خلیل الله؟ نه… هرگز!
بتی در شام باقی بود زینب رفت سروقتش

تبر در بر، درآورد او دمار از روز شامی ها
قیامت را رقم می زد چو می شد بیشتر وقتش

هرآنکس شعر خود را وقف زینب کرد طوبىٰ لـَه
و گرنه بی ثمر عمرش و إلّا بی اثر وقتش

اشتراک‌گذاری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *